در باره گرافیتی , هنر شهری و تبلیغات
نوشته : کارن رشاد
مهم نیست که هنر های متداول جامعه مثل گالری های نقاشی , ونمایشگاه های بین المللی با شیپور ها ی بلندشان در وازه های شهرت را جلوی دید هنر مندان جوان قرار داده و تاریخ هنر را تبلیغ می کنند . چرا که این ها همه تنها در محدوده مجاز دولتی یا همان شاه راه حفظ قدرت و سرمایه درگذر اند .یعنی سیاستی که گرافیتی یا هر گونه انتشار تصاویر و اعلان های مفهومی مخالف یا دگر سو را در فضای رسمی جامعه نفی ومنع می کند.
وقتی در محیط شهری هستیم , در حقیقت این دیوار ها هستند که بیشترین نقش را در تعریف محیط ما دارند.چه در خانه مان و چه در خیابان , همین دیوار ها هستند که تعیین کننده محدوده ها و روابط بین آنها هستند. قبل از اینکه دیوار ها توسط شرکتی تبلیغاتی به کار گرفته شوند در حقیقت صفحه بزرگ , سفید و پاکی هستند که از این توان بالقوه برخوردارند که توسط ساکنین همان محل آرایش یابند. هنگامی که تصویر یا مفهوم بصری مورد نظر بر ان ها نصب شود , دست کم توسط بعضی افرادی که از جلوی ان عبور می کنند, مورد توجه قرار می گیرد.این دقیقا همان کاری است که همه ما به راحتی در داخل خانه ها و فضا های شخصی مان انجام می دهیم . طراحی دکوراسیون و رنگ امیزی دیوار ها ,آویزان کردن تابلو عکس , نقاشی و یا پوستری خاص به دیوار های خانه , مصداقی است از همین تمایل و حق ایجاد ارتباط به این شیوه بصری. در حقیقت اولین چیزی که یک نمایشگاه هنر های بصری به آن وابسته است گستردگی فضا و دیوار ها ست. ماسعی می کنیم که تصاویر را به بهترین ترکیب در کنار هم نمایش داده و مفهوم یا حس مورد نظرمان را به بینندگان دیگر منتقل کنیم.اما در محیط اجتماعی از این کار منع شده ایم.با توجه به اینکه انسان امروزی بیشتر موجودی است که در جامعه معنی می یابد تا در داخل محیط شخصی.
چیست که ما را از شریک شدن در این ارتباط اجتماعی بر حذر می دارد؟ فضا های اجتماعی ما , به شدت توسط نیرو های حافظ نظم کنترل می شوند.این جلوگیری از امکان دخالت تک تک اعضای جامعه در به اشتراک گذاشتن تصاویر و مفاهیم , یکی از نمونه های بارز تناقضات مدنی در جامعه امروزی آدمیان است که مستقیما از روابط و منافع سرمایه داری پیروی می کند.تازمانی که کسی سرمایه کافی برای اجاره یا تصاحب دیوار در محله مورد نظرش نداشته باشد , استفاده از آن دیوار یا محل برای نمایش و انتقال مفهومی به طور مستقیم و قابل قبول در اجتماع میسر نمی باشد و کسانی هم که این محل ها و دیوار ها را با پولشان تصاحب می کنند به فکر ان هستند که با تبلیغ کالا ها و تقویت سرمایه داری از این ارتباط اجتماعی ,نفعی گروهی برده و هرچه بیشتر در جهت بدست اوردن سرمایه پیش روند.و انها یی که به طور مستقل اقدام به ارائه تصاویر مفهومی بر این دیوار ها و در اماکن کنند مورد اخطار ,حبس و پی گرد قرار می گیرند .این افراد , در بهترین حالت , متهم به تجاوز به حریم عمومی و بینایی مردم جامعه شده اند.
آیا نمی توانیم تبلیغات را نیز “تجاوزی به بینایی مردم ” در همه جای زندگی شهری قلمداد کنیم و آن را به همراه گرافیتی دو آفت مدنی بدانیم که هر دو سعی در جلب توجه ما دارند؟یعنی آفت تبلیغات به اندازه گرافیتی جدی نیست؟ تابلو هایی که هر روز بر سر راه ما قرار دارند و هر روز نیز بزرگ تر و پرتعدادتر می شوند . ما با این تابلو ها زندگی می کنیم و اسم آنها در ذهن ما می نشیند. ما مجبور می شویم 3 ماه متوالی صورت 40 برابر بزرگ تر شده مهران مدیری را هر روز ببینیم . مامجبور می شویم با هزار تصویر و نشانه مزاحم دیگر در گیر شویم , تنها به علت اینکه چرخ های توسعه می گردد و از این گردش هیچ چیز جز هنر موزه ای عاید انسان ها نمی شود
پس واقعا آفت واقعی چهره شهر ها کدام یک هستند؟
آن مفاهیم تصویری که توسط جوانان و بدون هیچ انگیزه مادی بر دیوار ها نقش می بندند یا آن شرکت های تبلیغاتی که سعی دارند با تصویر چهل برابر شده صورت مهران مدیری به عوام الناس بقبولانند که این چهره درخشان ! همراه با سبیل , عاشق چای عرفان است و جز به چای و طعم آن به چیزی فکر نمی کند
امروز دیگر وقت ان است که باز تر بیاندیشیم و اگر قرار است کسانی که به انگیزه های مالی یا سیاسی خود می اندیشند از این دیوار ها استفاده کنند ,پس باید راهی برای تجربه ی هنر شهری نیز فراروی هنرمندان قرار گیرد .ومخارج و قوانین آن نیز به هر ترتیب فراهم گردد . ناگفته پیداست که هنر شهری در نگاهی کلی چندان هنری تابع قانون و مقررات نبوده و نخواهد بود و بهترین راه پذیرش آن در جامعه وضع قوانین عادلانه و هوشمندانه و نیز ایجاد امکانات و آزادی های معقول در واگذاری دیوار به هنرمندان خواهد بود
منابع :
[graffiti and urban space] [Graffiti research Center] [؟ گرافیتی چیست ]
Karan Reshad / 2006 / Tehran