پل کله

ترجمه: س محدثي

تعالی گرایی از کشش های مشترکی بود که نقاشان پایه گذار مکتب اکسپرسیونیست در سال 1910 و با عنوان “سواران آبی ” بدان علاقه مند بودند. این فلسفه تعالی جو , همچنین بخشی عظیمی از تجربیات هنر مندان مکتب « باوهاوس » دراین سبک هنری نیز موثر بوده است, زیرا پیدا ست که باوهاوس به هیچ وجه منطقی متضاد با آرمان های «جهان – دگرگون سازی » اکسپرسیونیست ها ندارد. همزمان با « واسیلی کاندینسکی » , هنر مندی سوییسی به نام پل کله (کلی ) نیز مشغول به تدریس در باوهاوس بود. اما از آنجا که « کله » مانند کاندینسکی خصلت های عارفانه و اشراقی نداشت , به نوعی نقاشی که از فلسفه نظری ایده آلیست آلمانی گرفته می شد,پرداخت .

Paul Klee

نمونه بارز مشغولیت فکری کله در این زمینه , کتابی ست که او با نام « چشم متفکر» و در خلال دوران تدریس اش در باوهاوس نگاشت .این کتاب یکی از معتبر ترین کتب مربوط به « علم » طراحی است .او در این کتاب به تفضیل به شرح ومعادل یابی وضعیت های روحانی ومعادل های تصویری آ نها پرداخت و با کاندینسکی در رقابت قرار گرفت .کله برای شرح و تکمیل دیدگاه های خود جهان را به عنوان مدلی شرح و بسط داد که ساخته و پرداخته ساعت ساز بزرگ , خدای سوییس , است .این کار به تفهیم بهتر شخصیت های عروسکی رویاهای او کمک بسیار کرد. اگر جهان واقعیتی راستین ندارد , پس آن را می توان به آزاد ترین شیوه ها تصویر نمود.

وی همانند کاندینسکی
Paul Klee
برای هنر ابتدایی به خصوص هنر کودکان ارزش قائل بود و به آزادی تمام و کمال آنها برای بیان صداقت و بی تجربگی آنها غبطه می خورد. « خوانندگان عزیز ! نخندید ! کودکان هم هنرمند هستند. معلوم است که هر چه کمتر راه نمایی شوند, مثال ها ی صادق تری از این موضوع را به ما نشان می دهند…»

The Blue Rider (En) Der Blaue Reiter( fr)

The thinking Eye