صلح

نوشته : کارن رشاد

.در گذشته ای بسیار دور جنگ را بلایی آسمانی برای مجازات انسان می دانستند , اما بعد ها با رواج تفکر و شناخت در جوامع بشری ,جنبه منفی جنگ در ذهن انسان نمایان شد.جنگ جهانی اول که به گونه ای پیدایش ایالات متحده امریکا  در تاریخ جهان را هشدار داد , نشانگر این بود که جنگ محدود به ارتش ها ,دیگر کارکرد خود را از دست داده است و باید جنگ را به میان ملت ها کشانید و تلفات را بالا تر برد .  اما در جنگ جهانی دوم نه تنها جنگ ملت ها جایگاه حود را یافته بود , بلکه در فرصتی جند ساله, آمریکا طوفان تجهیزات جنگی را نیز در جهان باب کرد و ارتش ها را به مانور نظامی و به کار گرفتن علم در ساخت سلاح های نابود کننده سوق داد .

a Poster in Tehran Poster Exhibition

استفاده از بمب هسته ای  , توسط دولت ایلات متحده در جنگ جهانی دوم ابعاد تازه ای به جنگ و حقوق بشر  بحشید  از این پس سلاح های وحشتناک ساخته صیهونیسم و آمریکا در مانور های مختلف منطقه ای از خلیج فارس گرفته تا ویتنام و کوبا و بوسنی و هرزگوین و صد ها منطفه دیگر مورد نمایش و آزمایش قرار گرفته و می گیرند.به نظر می رسد که دولت آمریکا با تکیه بر منابع مالی متکی بر صیهونیسم و  رسانه های غربی  به سادگی  توانسته است مردم خود و دنیای غرب را از اخبار واقعی مربوط به سیاست های سلطه جویانه اش در مناطق مختلف دنیا  بی حبر نگاه دارد

Arofish :: Stencil in lebanon
http://www.arofish.org.uk/arofish/

در دوره کنونی , مشکل این جا است که چند دولت  حود کامه غربی  با بی رحمی تمام امنیت خود را در قدرت نظامی می بینند و می خواهند از راه بازداشتن رقیبان جدید و ایجاد وحشت و سکوت  , صلح جهانی را تضمین کنند .در حالی که جنگ هسته ای ممکن است  به ختم تمدن مضحک کنونی نیز منجر شود , درک غالب  سیاست مداران غربی  در باره صلح , چیزی است  مبتنی بر قدرت , که لازمه اش مسابقه تسلیحاتی ,تحقیقات و آزمایشات پیش رفته تر دراین زمینه و تشدید تجارت اسلحه  و انتشار تدریجی سلاح های هسته ای است .چنین روش بوالهوسانه ای به نگاهداشتن فدرت دیر یازود به ابراز قدرت می انجامد و این بار چیزی برای ادامه نحواهد ماند.دفاع از صلج امری مذهبی  و اخلاقی نیست , بلکه دفاع از یکی از حقوق منطقی  بشر است .به خصوص که امروزه با توجه به  موضوع رسانه , دیگر هیچ کس را گریزی از  دست داشتن در جنگ یا دست کم دنبال کردن اخبار آن نیست.
تولستوی جنگ را به عنوان جریان خطرناک بین المللی معرفی می کند . در حقیقت خطری که جهان را  تهدید می کند آن انفجاری است که در موقعیت های جنگی بین دو قدرت بزرگ و کوچک پیش می آید و به ناگاه تبدیل به عکس العمل های مهار ناشدنی می شوند.
نمی توان گفت که نبودن جنگ  وبرقراری صلح رسیدن به حالت طبیعی ما است . چرا که  جنگ مستقیما با جنبه های انسانی  حیات دخیل است  اما جنگ با ابعاد کنونی  که در هفتاد سال اخیر رشد و نمو یافته است و تعدد منابع خبری وابسته به قدرت های صاحب بازار و پول  جنگ سیاسی بین دولت ها و سیاست ها را به میان مردم و قشر های جامعه می برد .محاصره اقتصادی , و بی شرمانه تر و مضحک تر از آن محاصره قرهنگی  بی هیچ توضیحی پرده از پلیدی  و یک جانبه نگری این ابرفدرت های نظامی و اقتصادی بر می دارند . امروزه علم و فن اوری که خود زیر هزاران علامت سوال قرار گرفته اند تاثیر سلاح های جنگی را هزاران برابر سال های  پیش ساخته اند. درست در زمانی که اغلب مستعمرات جهان ازادی خود را یافته و می یابند  , ترس و وحشت ا از سلاح های جدید گریبان گیر انسان می شود. گویا پویایی ملل آزاد شده از بند  که در استانه قرن جدید در تمامی زمینه ها به فعالیت می پردازند خار درشتی است به چشم این خیانتکاران .  و این می تواند پایان راه دولت سرمایه داری ایلات متحده و صیهونیسم باشد  چرا که هر چه فاصله بین قدرت مندان و ضعیفات بیشتر شود ,انفجار سهمگین تری شکل خواهد گرفت .
دولتی که با نوعی خودمحوری به صلح و جهان می نگرد و صلح را در خاور میانه و دیگر نقاط جهان ,بوسیله  آزمایش و مانور و چپاول مال و ثروت های این مناطق  دنبال می کند.این دولت ها به جنایت بین المللی , کشتار نسل ها , روابط نژادی , دروغ های تبلیغاتی و گمراه کردن ملت های خود متهم اند  و این روزی آشکار خواهد شد .

سازمان ملل متحد بازیچه دست ایلات متحده و صیهونیسم است. آیا گناه کرده ام که به عنوان عضوی از آدمیان زمین بگویم که تمامی سازمان های دروغین این تمدن  برایم مضحک و رنگ باخته اند؟کدام یک از رسانه های غربی صدای هنرمندان متعدد خاور میانه را به زبان می آورند؟  گزارش و برنامه های نشان دادن جنایت و کشتار  و اننفحار و جنگ و ترور که ارتباط  آنها ها هم فقط با کشور های خاور میانه است و خبر های فرهنگی و هنری  و علمی که تنها در اروپا و آمریکا و گاه در آفریقا اتفاق می افتد؟ این گونه است که  این همه  محافل هنری فعال در کشور های بی ادعا  نادیده گرفته می شوند و احبار تنها تبلیغات ایدئولوژی  کهنه امپریالیسم است. آیا به واقع در این کشور ها هنر وجود ندارد ؟ گالری های هنری ,آکادمی های علمی  ,گروه های موسیقی پیشرو ؟ آیا اهمیت این از غذا دادن دروغین به کودکان آفریقایی  یا ریشه کن کردن ایدز کمتر است یا سود دهی اش؟
رسانه های  غربی  دروغ می گویند. بی بی سی به سادگی مملو از دروغ است  دروغ هایی که بوی خیانت می دهند و بوی خون برادران و حواهران  آزاده ی ما را در تمامی نقاط جهان که در راه مبارزه با سرمایه داری  وصیهونیسم  از میان رفتند  .سازمان ملل متحد و محبوب ترین شخصیت های آن  در عین اطلاع از فجایع واقعی در دولت های عربی , سکوت کرده اند و این  تکان دهنده است .چرا دولت آمریکا که مدعی  دموکراسی  و آزادی در جهان است و با هزینه هنگغت قصد دارد دموکراسی نفت آلود خود را در عراق و افغانستان تزریق کند , سری به فلسطین نمی زند؟ چرا نباید بلایی  که سر صدام حسین آمد سر شارون و بوش بیاید؟ آیا جرم همه اینها همسان هم نیست؟